بهانه نامه
خاله جون به قربونت
لطفا چهره منو شطرنجی کن
الان مثلا اومد بهونه بیارم که ببخشید اینهمه مدت نیومدم از جیگلی بنویسم اما خب اینقد شرمندگیم زیاده که نمیشه هیچی نوشت
اینجانب یه عدد خاله جون پر روو میباشم که اومدم دوباره از جیگلی بگم
اول بگم که در اینده ای نزدیک اگه اشکالی نداشته باشه میخوام وبلاگت رو با رونیکا جونی و بهدشم یه نی نی دیگه تقسیم کنی
اشکال نداره جیگلی ؟
که سه تایی یه خونه داشته باشین ؟
اها الان مثلا گفتی نه چه اشکالی داره
جونم براتون بگه مهیار ما دیگه واسه خودش مردی شده
البته یک عدد مرد کوچک شیطون شیطون شیطون
آتیشی میسوزونه که بیا و ببین و رسما همه ما رو هلاک کرده
همین دیشب اینقد با توپ تو سر و کله ما کوبونده که بیا و ببین
اما پسرمون باهوشه الهی قربونش برم که همه کارتهاشو بلده بگه
فدای اون دا جوون گفتنت بشم که دیگه داری قسطنطنیه هم میگی اما خاله هنوز نمیگی
خب خاله جون امشب شبکاره واسه همینم الان خانوم خونه شده و داره ناهار میپزه برم تا غذام نسوخته جیگلی